91/12/2
9:6 ع
بسم الله الرحمن الرحیم
مصیبت بر مصیبت... درد بر درد...
پروردگارا... مجال آه بده بر فقدان ذخائر قبلی ... غم بر غم مان نیفزا... تنهاتر مان نکن... امام مان حضرت خامنه ای را تنها تر نکن...
امروز پرکشید...
یا ایتهاالنفس المطمئنه... ارجعی الی ربک راضیة مرضیه.... فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی...
که در شمار بندگان اش داخل شو ...
آیت الله خوشوقت.....
حزن بر حزن
غم بر غم...
مانده ام بر تنها تر شدن خودمان بگریم
یا بر غریب تر شدن آقایمان...
نگو که بردن عزیزان ات، بی لیاقتی ماست...
نگو که بردن شان، برابر تاخیر ظهور است...
نگو که اشک هام حتی طاقت چکیدن ندارند......
نگو پروردگارا...
مارا بدین گونه ادب مکن...؛
در فراق این دُر و مروارید ها.....
که خداوندا سخت تر از این مکن رفتن مان را... لحظه های فراقمان را....
سیّدی...
سیّدی...
غیبَتُک نَفت رقادی
و ضَیَّقت علیّ مهادی،
و ابتزّت عنّی
راحةَ فؤادی...
راحةَ فؤادی...
راحةَ فؤادی.................................[1]
سیدی...
سیدی...
غیبتک اوصلت مصائبی بفجایع الابد
وفقد الواحد بعد الواحد بفناء الجمع والعدد
فما احس بدمعة ترقا من عینی
وانین یقشا من صدری [2]
[1]:ای آقا و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسایش و آرامش را از قلبم گرفته است........
[2]: سرور من! غیبت تو مصیبتهای مرا به مصیبتهای دردناک همیشگی متصل ساخته و از دست دادن [یاران] ; یکی بعد از دیگری را به نابودی اجتماعات و افراد کشانده است . [بلاها و سختیها، رنجها و اندوهها آنچنان بر دلم سنگینی می کند که] دیگر اشک دیده و فریادهای سینه ام را احساس نمی کنم
پیام رسان